من 15 سال است که سرکوب خشونت آمیز اعتراضات را پوشش داده ام. این واکنش افراطی پلیس بی دلیل بود.


نیویورک، نیویورک - 30 آوریل: حامیان طرفدار فلسطین در جریان تظاهرات در کالج شهر نیویورک (CUNY) در حالی که اردوگاه های اعتراضی در دانشگاه کلمبیا و CCNY در 30 آوریل 2024 در نیویورک پراکنده می شود، با پلیس مقابله می کنند.  روز سه‌شنبه در حالی که نیروهای مجری قانون محلی شهرهای چادری را که توسط معترضان طرفدار فلسطین برپا شده بود، پاکسازی کردند، حضور شدید پلیس هر دو دانشگاه را محاصره کرد.  کلاس‌های هر دو مدرسه در پاسخ به ناآرامی‌های اخیر دانشگاه، عملاً به آموزش آنلاین تبدیل شده‌اند.  (عکس از اسپنسر پلات/گتی ایماژ)
حمله پلیس به معترضان طرفدار فلسطین در شهر کالج نیویورک در 30 آوریل 2024.
عکس: اسپنسر پلات/گتی ایماژ

یک سطل زباله در تقاطع خیابان W. 139th و Amsterdam Ave در هارلم، خارج از دروازه‌های کالج شهر نیویورک، به پهلو دراز کشید.

حوالی ساعت 11 شب سه شنبه شب این مقدار اموال آسیب دیده را در نزدیکی محوطه کالج دیدم. در همان زمان، افسران اداره پلیس نیویورک با حضور صدها نفر، از جمله اعضای تیم واکنش استراتژیک، واحدی که به بی نظمی عمومی و “ضد تروریسم” اختصاص دارد، جمع شدند.

کمتر از یک ساعت قبل از آن، به دستور رئیس کالج، پلیس بیشتری از دروازه‌های مدرسه نئوگوتیک عبور کرده بود تا دانشجویان معترض را به صورت دسته جمعی دستگیر کند.

در بیست بلوک جنوب، پلیس تمام خیابان‌ها را در شعاع دو بلوکی دانشگاه کلمبیا مسدود کرد و به شکلی وحشیانه دانشجویان را در محوطه غیرقابل دسترس دستگیر کرد.

بین کالج کلمبیا و سیتی کالج، بیش از 200 معترض – تقریباً همه دانشجویان – قبل از شب دستگیر شدند.

این واکنش پلیسی بود که یادآور سرکوبی بود که در جریان شورش‌های جورج فلوید در سال 2020 از معترضان استقبال کرد. تقریباً چهار سال پیش، پلیس نیز با بی‌رحمی شدیدی به یک تظاهرات گسترده پاسخ داد. تحریک ادعایی سپس شامل اقدامات قابل توجه مقاومت توسط ستیزه جویان، از جمله خسارات جزئی اما گسترده به اموال، غارت پراکنده و سوزاندن چندین ماشین خالی پلیس بود.

سه شنبه متفاوت بود در روزهای اخیر، پردیس‌های دانشگاهی در منهتن و سراسر کشور شاهد سرکوب گسترده پلیس در پاسخ به اردوگاه‌های مسالمت آمیز دانشجویان بوده است. دانشجویان گرد هم آمدند تا با حفظ فضای کلاس‌ها و تجمعات، غذا را به اشتراک بگذارند و خواستار خروج دانشگاه‌های خود از اسرائیل شوند.

در دانشگاه کلمبیا، دانشجویان معترض ساختمان دانشگاه را اشغال کردند: سالن همیلتون، همان ساختمانی که در سال 1968 توسط دانشجویان برای اعتراض به جنگ ویتنام اشغال شد. علاوه بر این، آخرین شغل ساختمان شاهد شکستن چندین پنجره و چیدمان مجدد مبلمان بود.

من هرگز در محل اعتراض شاهد استفاده از پلیس در چنین نوع تظاهرات نامتناسبی نبودم.

صدمات مالی جزئی البته مورد بررسی قرار نگرفت. همچنین برگزاری فضای پردیس نبود. دانشجویان قبلاً در دهه‌های اخیر این کار را انجام داده‌اند، بدون اینکه دانشگاه‌هایشان از نیروهای پلیس نظامی دعوت کند.

در عوض، پیامی در غل و زنجیر از سوی معترضان وجود داشت – محکومیت اسرائیل و دعوت به فلسطین آزاد – و تعهد جوانان به آن.

من به مدت 15 سال در مورد مخالفت های سیاسی و خشونت پلیس گزارش داده ام، به ویژه در نیویورک. در مقایسه با سه شنبه شب، من هرگز در یک محل تظاهرات شاهد استفاده از نیروی پلیس اینقدر نامتناسب با نوع تظاهراتی که برگزار می شود، نبوده ام.

اشتباه نکنید: این تشدید اقتدارگرایانه است.

اسطوره “آژیتاتور خارجی”.

سرکوب دانشگاه تداوم تلخی داشت و پلیس و سایر مقامات همان بهانه های قدیمی را برای سرکوب مقاومت پیدا کردند. مهمتر از همه، لفاظی آنها بر شایعه قابل پیش بینی یک “آژیتاتور خارجی” تکیه داشت.

اریک آدامز، شهردار نیویورک، فرستادن ارتشی از افسران پلیس باتوم بر علیه دانش آموزان شهر را دلیلی دانست. و طارق شپارد، معاون کمیسر پلیس، در صبح چهارشنبه MSNBC، یک قفل زنجیری غیرقابل توصیف را به اهتزاز درآورد – از قفل‌هایی که من در همه جا روی دوچرخه‌ها دیده‌ام – به عنوان دلیلی بر این که «حرفه‌ای‌ها»، نه خود دانش‌آموزان، شرکت‌ها را توقیف کرده‌اند. ساختمان کلمبیا

کسب و کار قفل دوچرخه به سرعت به موضوع تمسخر شایسته تبدیل شد، اما افسانه “مبارز خارجی” شوخی نیست.

در این مرحله، “آژیتاتورهای خارجی” هم خزنده های آنارشیست ابدی و هم گروه های تروریستی اسلام گرا هستند که بودجه را برای حفظ اردوگاه های دانشجویی در سطح ارزان ترین چادرهای موجود در اینترنت جمع آوری می کنند.

اصطلاح “آشوبگر خارجی” میراث نژادپرستانه طولانی دارد، از جمله استفاده توسط کوکلوکس کلان. در دهه 1930، کلان اعلامیه‌هایی را در آلاباما منتشر کرد که در آن ادعا می‌کرد «سازمان‌دهندگانی که از کمونیست‌ها حقوق می‌گیرند فقط می‌کوشند» بین سیاه‌پوستان «مشکل» ایجاد کنند. این ادعا آسیب لفاظی مضاعفی را وارد می‌کند که سازمان‌دهندگان را از نمایندگی و تعهد خود سازمان‌دهندگان محروم می‌کند و نشان می‌دهد که حمایت «خارج» از خارج از یک محل یا مؤسسه معین به نحوی بد است.

اخیراً، اردک در دفاع از سرکوب جنبش آتلانتا، در برابر معترضان شهر Stop Cop که یک فراخوان ملی برای حمایت صادر کردند، کشیده شد. و در جریان قیام 2020 و همچنین بازتاب تظاهرات قبلی زندگی سیاه‌پوستان مهم است در فرگوسن پس از قتل مایک براون توسط پلیس، این یکی از سخنان رایج برای سیاستمداران سراسر کشور بود.

سرزنش آژیتاتورهای خارجی یا منافع شخصی همیشه یک ترفند تبلیغاتی بوده و هنوز هم هست. این ایده که مبارزه برای آزادی فلسطین تنها به عنوان نیابتی برای منافع ایران است، منطق مشروعیت زدایی گذشته را تکرار می کند.

در واقع، اردوهای همبستگی پردیس غزه توسط دانشجویان سازماندهی و اداره می شود که در مرکز آن دانشجویان فلسطینی حضور دارند و دانشجویان یهودی به طور نامتناسبی حضور دارند. بیش از 1000 دانشجو دستگیر شدند.

همچنین اتفاق می‌افتد که میلیون‌ها نفر خواستار پایان دادن به جنگ نسل‌کشی اسرائیل هستند و حمایت از آزادی فلسطین محدود به قلمرو افسانه‌ای و تهمت‌آمیز فعالیت‌های دانشگاهی نیست و نباید باشد.

آمریکاگرایی اقتدارگرا

وحشیگری پلیس و بهانه های سخیف چیز جدیدی نیست، و همچنین حمایت هر دو حزب از سرکوب نیست.

اما آنچه جدید است، مخرب ترین مجموعه ای است که گرد هم آمده است: حملات راست افراطی به آموزش. سرکوب پلیس برتری‌طلبان سفیدپوست، که تشدید شد و در سال 2020 آغاز شد. زمان تصرف هژمونی ایالات متحده در خارج از کشور؛ نژادپرستی اسلام هراسی و ضد عرب که از زمان جنگ علیه تروریسم علناً مورد تایید قرار گرفته است. و مهمتر از همه، یک چپ ضعیف، حداقل در سطح انتخاباتی.

اتهامات یهودستیزی به طرز بدبینانه ای علیه سخنرانی های ضدصهیونیستی مطرح می شود و برای اجازه دادن به هر نوع سوء استفاده مستبدانه – از جمله جنگ نسل کشی – تحریف می شود.

این شرایط زمینه را برای یک بهانه غیرقابل انکار فراهم می کند، ادعایی که نمی توان به چالش کشید و برای دستکاری و اسلحه سازی آماده است: اتهام یهودی ستیزی.

ناظران وظیفه‌شناس به خوبی دیده‌اند که چگونه این اتهام به طرز بدبینانه‌ای علیه لفاظی‌های ضد صهیونیستی به کار گرفته می‌شود و برای اجازه دادن به هرگونه سوء استفاده مستبدانه – از جمله جنگ نسل‌کشی- به کار گرفته می‌شود.

تصادفی نیست که این سرکوب ناروا پلیس در خدمت جنگی ناموجه است. شدیدترین سرکوب اعتراضات نشان دهنده استیصال نهادهای تشکیلات آمریکایی است.

نابودی غزه توسط اسرائیل – حداقل برای میلیون ها نفر – افسانه های نجات نظم سیاسی لیبرال پس از جنگ جهانی دوم را دروغ می گوید. جوانان، حتی فرزندان نخبگان، حتی فرزندان صهیونیست ها در کنار فلسطین هستند. تظاهرات مسالمت آمیز آنها اخلالگر تلقی می شود، زیرا آنها غیرآمریکایی تلقی می شوند – که باید نشان افتخاری در مواجهه با نسل کشی مورد حمایت ایالات متحده باشد.

وینس بودرو، رئیس کالج شهری، در نامه خود که از پلیس نیویورک برای هجوم به محوطه دانشگاه دعوت کرد، به طور خاص به این واقعیت اشاره کرد که معترضان از برداشتن پرچم فلسطین از روی میله پرچم خودداری کردند.

پس از اینکه پلیس محوطه دانشگاه را از دانشجویانی که به آنجا تعلق دارند پاکسازی کرد و به جای آن فضا را با پلیس پر کرد، کاز داتری، معاون کمیسر پلیس نیویورک، پرچم فلسطین را برداشت و پرچم آمریکایی را به جای آن برافراشت.

مردم اوماپوف در زیر استقبال کردند.

دیدگاهتان را بنویسید