ریزش مو استرس است. اینجوری بود که من عاشق کچل شدم


یک ستون مشاوره که در آن شیکاگو می تواند سوالاتی در مورد تغییر مسیر زندگی، روابط، خانواده، امور مالی و موارد دیگر بپرسد.

زمانی که من پسری بودم که در مکزیک زندگی می کردم، مردم آنقدر موهای من را دوست داشتند و آن را تحسین می کردند که مرا “ال چینیتا” صدا می کردند.

“چینو” همان چیزی است که مکزیکی ها به آن موهای مجعد می گویند، اما اخیراً فهمیدم که موهایم و نام مستعار من به طور غیرمستقیم قسمت عمیق تری از من را توصیف می کند. این کلمه به عنوان یک مقوله در سیستم کاست استعماری مکزیک برای شناسایی فردی از نژادهای مختلط سرچشمه گرفته است. منم. سفید نیست. بومی نیست. یه جایی وسط بعد از 500 سال.

اما بله، من موهای مجعد داشتم. موهای مجعد ناز و خواستنی.

از جمله خاطرات خوش این است که خواهر بزرگترم مشتاقانه با اولین آرایشگرها تماس می گیرد تا بعد از اینکه من از حمام بیرون آمدم موهایم را آرایش کنند. او دوست داشت موها را به آرامی بکشد و ببیند که چگونه به راحتی به حالت فر در می‌آیند. همچنین زمانی بود که من با پسرعموهایم دوچرخه سواری می کردم و زنی که فریاد می زد “میرا، ال چینیتا!” («به پسر فرفری نگاه کن!») شادی بلند او، انگار که تازه یک توله سگ بامزه دیده است، چنان مرا متحیر کرد که از دوچرخه ام افتادم.

“پلو چینو” من بخش بزرگی از هویت من بود، بنابراین وقتی در سن 23 سالگی متوجه ریزش بیشتر و بیشتر موهایم شدم، احساس می کردم مجبور شدم پیش از موعد نسخه جدیدی از خودم را ورق بزنم. هیچ چیز نمی دانست

در طول 10 سال گذشته، نظراتی از سوی زنان دریافت کردم که می‌گفتند: “توهینی وجود ندارد، اما من هرگز با یک پسر کچل قرار ملاقات نخواهم داشت.” بچه های پوسیده ای هم بودند که من را مسخره می کردند، در حالی که من مشغول کارم در مغازه بودم. و شاید از همه آزاردهنده تر، من هنوز پیامک هایی از خانواده در مورد کاشت موی ارزان در آمریکای جنوبی دریافت می کنم.

به مشاوره نیاز دارید؟

سوال خود را به “هر کسی در شیکاگو” ارسال کنید.

نگه داشتن آنها به امید – امیدی که سال ها پیش دیدم فرو ریخت – باعث می شود فکر کنم که من از آنچه هستم ناراضی هستم، که نمی تواند دور از حقیقت من باشد. اگر با ریزش مو دست و پنجه نرم می کنید، در اینجا چند درس مفید و بینش هایی وجود دارد که من به عنوان یک مرد طاس با تجربه و با اعتماد به نفس یاد گرفته ام:

پذیرش سخت است، اما یک آرامش است

مردم آنقدر سخت می‌گذرند که خودشان را نگه دارند که همین‌طور که الان هستند ناراضی هستند. یه جورایی مثل افرادی که در دبیرستان بهترین نتیجه رو کسب کردند. شوخی کردم

اما سال اولی که کچل شدم بدبخت بودم. استرس داشتم چون موهایم می ریزد و موهایم هم از استرس می ریزد. موهای من آنقدر خشک شده بود که به راحتی می توانستم تکه های بزرگ آن را پاره کنم. دیگر خبری از فرهای زیبا نیست، فقط موهای مرده.

احساس می‌کردم دارم جسد قدیمی‌ام را دور می‌برم. یک روز سوار ماشینم شدم، رفتم پیش یک آرایشگر و 20 دلار به او پرداختم تا سرم را بتراشد. من فوراً مطمئن نبودم، اما یک لوح خالی داشتم که می توانستم به آرامی شروع به قدردانی از آنچه در خودم دوست داشتم، وقتی در آینه نگاه می کردم، بکنم.

با افتخار متوجه شدم: “هی، گونه های من بدون مو مشخص تر است.”

خلاص شدن از شر تابوی کلمه “طاس”

حالا به من می گویند «نامزد کار طاس» یا «آن طاس دیشب». و این طبیعی است. این یک ویژگی است، نه یک ویژگی یا توصیف منفی از من.

و ببینید، به عنوان یک فرد کچل، من اعتراف می کنم که جوک های طاس خنده دار و لحظات طلایی کمدی در فرهنگ پاپ وجود دارد. این کاملا طبیعی است. اما همانطور که ممکن است برخی پشت درهای بسته به ما بخندند، بیایید به خودمان بخندیم.

هر وقت در مورد ریزش مو شوخی می کنم، جیرجیرک می گیرم. مردم نمی خواهند در مورد آن صحبت کنند. شاید آنها نمی خواهند کارما به آنها برسد و یک روز آنها نیز کچل شوند. که مرا به آخرین نکته می رساند….

دیگر فکر نکنید افراد کچل بدبخت هستند

به خاطر ما دلخور نباش خوب است که برای مراقبت از مو پول خرج نکنید.

و پاسخ من به زنی که گفت به دلیل کچل بودن من هرگز با من قرار نمی گذارد؟ “این خوب است، زیرا من هرگز با یک زن قرار ملاقات نمی گذارم.”

نوشتن کسی در شیکاگو در someoneinchicago@suntimes.com.



دیدگاهتان را بنویسید