فراز و نشیب های یویو، یک اسباب بازی کلاسیک با ریشه های شیکاگو.


همسرم دیر می خوابد و من زود بیدار می شوم.

چند هفته پیش پس از تکان دادن او در حالی که کفش هایم را می پوشیدم، توضیح دادم: “من می روم سگ را پیاده روی کنم.”

“آیا یویو دارید؟” – خواب آلود پرسید.

گیج و آهسته فهمیدم که از رویا می آید، گفتم: «نه. “چرا می پرسی؟”

او توضیح داد: “برای قدم زدن با سگ.” آه تمرکز یویو.

فکر بعدی من – بچه که نه – این بود که باید یویوینگ کنم و ترفندهایی یاد بگیرم تا نوه های آینده مان را سرگرم کنم. بعد تعجب کردم که آیا افرادی هستند که ترفندهای یویو را آموزش دهند؟ آیا یویو هنوز یک چیز است؟ یا تکنولوژی آنها را کاملاً از بین برده است؟

جاش استف، مدیرعامل و رئیس شرکت Duncan Toys، که نزدیک به یک قرن است که یویو تولید می کند، می گوید: جمعیت ما بین 6 تا 15 سال است. گوشی های هوشمند وجود دارد، TikTok وجود دارد. بسیاری از عناصری که می توانند رضایت فوری را برای کودکان به ارمغان بیاورند. یویو رضایت فوری ایجاد نمی کند. باید چندین بار امتحانش کنی.» “

چه کار می کنی. تنها خاطره دوران کودکی من از یویوها این است که هرگز با آنها خوب نبودند. «سگ راه بروید» ترفندی است که در آن یویو را به سختی به پایین پرتاب می‌کنید و در سطح زمین می‌ماند و می‌چرخد – مانند سگی که روی بند انداخته است – تا زمانی که با تکان دادن مچ آن را بلند کنید. رشته ام داشت پاره می شد.

یویو یکی دیگر از اسباب‌بازی‌های کلاسیک است که در شیکاگو به همراه تینکر تویز، لینکلن لاگ و راگدی آن سرچشمه گرفته است. نه اینکه آنها در اینجا اختراع شده اند – اساساً یک بالای عمودی با یک ریسمان متصل است، یویو را می توان به دوران باستان ردیابی کرد. زنان در حال بازی یویو روی قوطی یونانی.

دونالد اف. دانکن یک کارآفرین شیکاگو در دهه 1920 بود که یک شرکت پارکومتر را تأسیس کرد. او در سال 1928 از کالیفرنیا دیدن کرد، جایی که پدرو فلورس را در حال نمایش یویو دید. فلورس اهل فیلیپین بود، جایی که یویوها بزرگ بودند و قبلاً کلمه “yo-yo” را به معنی “برو، برو” در تاگالوگ علامت گذاری کرده بود. دانکن این حقوق را به دست آورد و سپس مشغول شد و با ویلیام راندولف هرست غول پیکر روزنامه همکاری کرد تا روزنامه نگاران را به یویو برساند.

در تابستان 1929، یویوها در شیکاگو خشمگین بودند، ستون نویسان روزنامه شکایت می کردند که نمی توانید وارد ساختمان لوپ شوید بدون اینکه از میان انبوه مردمی که برای تماشای ترفندهای کارشناسان جمع شده بودند وارد ساختمان شوید. مردم شروع به عصبانیت کردند.

در سال 1931 ستون “هیت یا خانم شیکاگو دیلی نیوز” با کنایه گفت: “جی، جین، دیروز با دوستی آشنا شدم که یویو نپرید.” “راستش نمیدونستم چی بگم.”

اسکرین شات 04/05/2024 در ساعت 8:30:30 صبح.png

مردم شیکاگو در سال 1962 در یک مسابقه یویو در مقابل یک تئاتر شیکاگو شرکت می کنند، یک رویداد تبلیغاتی برای فیلمی که صحنه یویو را به نمایش می گذارد.

شیکاگو سان تایمز/ مجموعه موزه تاریخ شیکاگو.

زمین لرزه دانکن در سال 1965 رخ داد، زمانی که یک دعوی قضایی نشان داد که اصطلاح “یویو” وضعیت علامت تجاری خود را از دست داده است، مانند “رعد و برق” یا “آسپرین”. رقبا ظاهر شدند. سپس بازی های رایانه ای دستی آمد.

استف گفت: “تا اواخر دهه 1990، این یک تجارت کاملاً چرخه ای بود.” “هر هفت سال یکبار. 1999 آخرین سال بزرگ بود.

اگرچه زمان حال نسبتاً محدود است – دانکن تویز مستقر در اوهایو در حال حاضر سه کارمند تمام وقت دارد – این شرکت برنامه های بزرگی برای توسعه فناوری پیشرفته دارد.

Staff گفت: “ما به دنبال ارتقای محبوب ترین اسباب بازی تمام دوران با یک جزء بازی هستیم.” «فناوری ثبت شده، حسگرهای داخلی به فرد اجازه می‌دهد تا با ردیابی حرکت، شیرین کاری انجام دهد. یک بازی یویو را می توان به یک تجربه دیجیتال تبدیل کرد.»

تا آن زمان، دانکن یک دوجین یویو برای من فرستاده بود. همسایه 9 ساله من یک جامعه جمعیتی اصلی یویو است، و من به مادرش ایمیلی فرستادم که به عنوان آزمایش کننده بتا کمک خواست. آنها دویدند. از دختر پرسیدم که آیا با یویو آشنایی دارد – بله، دندانپزشک یک بار به او یکی داد. آیا آنها سرگرم کننده هستند؟ او پاسخ داد: “نه.” اما او دو تا گرفت و مادرش دو تا دیگر گرفت – یکی برای خودش و دیگری برای پسر نوجوانش.

پس از چند روز، مادر به یویو علاقه مند شد و آن را هم مدیتیشن کننده و هم اعتیاد آور یافت. دختر ساکت بود. از او پرسیدم که یویو به چه چیزی نیاز دارد. او گفت: «رنگ‌ها» و کارشناسانی که من به‌عنوان تأثیرگذار TikTok پذیرفته‌ام.

من که خودم یک متخصص خالص هستم، با امپریال، یک مدل کلاسیک 5.99 دلاری شروع کردم. من حتی نمی توانستم آن را به عقب برگردانم. صادقانه بگویم، من در پیچیدن تاپیک مشکل داشتم – مدام از بین می رفت – و دستورالعمل های آنلاین بی فایده بود. همسرم، رحمتش کند، مستقیماً به هورنت، یک مدل پیشرفته تر، رفت و وقتی آن را امتحان کردم، به مسابقات رفتم. نه تنها می‌توانستم هورنت را بالا بیاورم و پایین بیاورم، بلکه می‌توانستم آن را به سختی پرتاب کنم و تا زمانی که دوباره آن را صدا زدم، همانجا می‌چرخید.

“نگاه کن!” من گرفتار بودم. “من دارم سگ رو راه میدم.”



دیدگاهتان را بنویسید