آستین (KXAN) – انسان ها چه چیزی می توانند در مورد عشق از گونه های دیگر بیاموزند؟
یک ول کوچک چمنزاری کرکی، محققان دانشگاه تگزاس در آستین را به پاسخ های بیشتری در مورد چگونگی یافتن روابط پایدار سوق داده است.
محققان اولین نقشه مغز ول را ایجاد کرده اند که مناطق فعال در طول جفت گیری و جفت شدن را نشان می دهد.
استفان فلپس، استاد گروه زیست شناسی یکپارچه در دانشگاه تگزاس، می گوید: “فکر نمی کنم مردم متوجه شوند که این موجود پشمالو کوچک تا چه حد درک ما از عشق انسانی را شکل داده است.”
ولهای علفزار به اندازه همسترها کوچک هستند. آنها تک همسر هستند، به این معنی که نر و ماده یک پیوند ایجاد می کنند و توله ها را با هم بزرگ می کنند. آنها نیز مانند مردم، وابستگی های طولانی مدت ایجاد می کنند.
برای بررسی چگونگی ارتباط این تحقیق با عشق انسانی، KXAN با یک متخصص در زمینه روابط و صمیمیت صحبت کرد.
چیزی که مردم به دنبال آن هستند
دکتر Anita L. Vangelisti، دانشیار ارشد دانشکده و استاد دانشکده تحصیلات تکمیلی UT Austin، گفت: «مردم با شکار ارتباط برقرار می کنند زیرا می خواهند به دنبال مشارکت باشند.
اکثر دانشمندان علوم اجتماعی موافقند که احساس تعلق و ارتباط بسیار مهم است. بیشتر مردم نیز تقریباً می گویند که اکنون به عنوان احساس تعلق، تماس انسانی به نوعی یک نیاز اساسی انسان است.
ونگلیستی توضیح داد که استدلال این تحقیق این است که “به معنای واقعی کلمه در ما ریشه دوانده است.”
ونگلیستی می گوید: «ما سخت به نیاز به تعلق فکر کرده ایم، زیرا می دانیم که این موضوع اساسی است، و در مغز مارمولک ما می دانیم که این نیاز برای بقای ما اساسی است.
ولهای خواستگاری
مورگان گاستیسون عضو سابق فوق دکترا در UT Austin و اکنون در دانشگاه وسترن انتاریو است. او روی این مطالعه با فلپس، رودریگو مونوز-کاستاندا از کالج پزشکی ویل کورنل و پل اوستن از آزمایشگاه کلد اسپرینگ هاربر کار کرد.
برای ایجاد نقشه ی مغز، محققان 200 گلوله را با حسگرهای مغزی ردیابی کردند. آنها آنها را به گروه های مختلف تقسیم کردند تا نحوه جستجوی شریک زندگی خود را ارزیابی کنند.
هاستیسون گفت: «کاری که ما در اصل انجام دادیم بازی کوپید بود. ما به بررسی نمایههای بیانی مغز آنها در نقاط مختلف جفتگیری پرداختیم، و با ولهای چمنزار ما واقعاً خوش شانس هستیم زیرا میتوانیم آنها را در عرض 24 ساعت جفتگیری کنیم.»
در طول روز ولها به طور مداوم جفت گیری می کنند. این تیم در این مدت فعالیت مغز را ثبت کردند. آنها از این داده ها برای ایجاد نقشه مغزی استفاده کردند و همچنین سه مرحله از فعالیت مغز را کشف کردند: جفت گیری، پیوند و در نهایت ایجاد یک رابطه پایدار.
گاستیسون گفت: «پریری ها واقعاً اجتماعی هستند. ما آنها را در آزمایشگاه گذاشتیم و آنها در واقع قبل از انجام هر گونه آزمایش جفت گیری با خواهر و برادرهایشان معاشرت می کنند.”
ما گروهی داشتیم که یک جفت باند تشکیل میدادند، و سپس شکلگیری آن پیوند را مشاهده کردیم. و سپس حیواناتی بودند که اساساً با خواهر و برادرشان، همقفسشان، دوباره متحد شدند، و سپس میتوانستیم ببینیم چه اتفاقی میافتد وقتی آنها فقط در یک بافت اجتماعی بودند، مانند یک زمینه ملاقات.
در این نقشه، یک موش علفزار و یک موش با هم مقایسه میشوند تا ببینند مغز چگونه به جریان خون در آن واکنش نشان میدهد، فرآیندی که پرفیوژن نامیده میشود. محققان مطالعه دقیقی از زمان جفت گیری و تشکیل پیوند انجام دادند تا القای ژنی اولیه در مغز را بررسی کنند تا فرضیه های خود را آزمایش کنند.
یکی و تنها
گاستیسون گفت: “ما گروهی داشتیم که آنها تنها بودند، اما این قبل از عادت دادن حیوانات به اتاق بود، بنابراین آنها برای چند ساعت به تنهایی در آن اتاق بودند.”
«آنها تقریباً در آن جلسه در گوشه ای نشستند. آنها واقعاً کار زیادی نکردند. فقط پس از ملاقات آنها با یک شریک اجتماعی است که شما رفتارهای فعال زیادی را مشاهده می کنید.
در این مطالعه، آنها دریافتند که جفتهای به هم چسبیده از هم مراقبت میکنند، هنگام استرس به یکدیگر آرامش میدهند، از قلمرو خود دفاع میکنند و از بچههای خود محافظت میکنند. ونگلیستی گفت مردم هم همین کار را می کنند.
محققان با اندازهگیری ولهای جفتگیر توانستند تعیین کنند کدام بخشهای مغز بر اساس نزدیکی و مشارکت با یکدیگر تعامل دارند. پس از جفت گیری، ول ها به صورت یک جفت کنار هم ماندند.
“نتایج ما به مدل جدیدی اشاره می کند که در آن BST [bed nucleus of the stria terminalis] این مطالعه میگوید یک گره کلیدی است که تجربه جنسی را به عملکردهای عصبی غدد درون ریز متصل میکند.
با اندازهگیری بخشهای مختلف مغز، مانند هیپوتالاموس، ناحیه پیشاپتیک و آمیگدال، نتایج تغییرات هورمونها از جمله دمای بدن، خلق و خو و احساسات را نشان داد.
این مطالعه میگوید: «دستکاری این مدارها و پیامدهای رفتاری آنها فرصتهای غنی جدیدی را برای بررسی مکانیسمهای ارتباطی و سهم آنها در رفاه ارائه میدهد.
مراحل بعدی تحقیق
هاستیسون گفت که افراد قبلاً رفتار جنسی ولهای نر را مطالعه کرده بودند.
گاستیسون گفت: «ما دریافتیم که همین الگو در مغز زنان نیز وجود دارد. آنچه ما واقعاً در تلاش برای درک آن بودیم این بود که چرا این مداری که در رفتار جنسی مردان مورد مطالعه قرار گرفته است در مغز زنان نیز ظاهر می شود؟
او توضیح داد که بین زن و مرد همبستگی وجود دارد.
هوستیسون گفت: «یک موردی که استیو و من حدس زدیم این بود که ممکن است به واکنش ارگاسم مربوط باشد. این جایی است که مردم فیزیولوژی جنسی مردانه را مطالعه می کنند، اما زنان بخشی از این داستان نبودند. بنابراین ما نمی دانیم که آیا این مدار جنسی واقعاً برای مغز زنان مهم است؟ و من تعجب می کنم که آیا این تجربه رفتار جنسی برای یک زن نیز واقعاً یک عامل کلیدی در شکل گیری یک زوج است؟
این نقشه عظیم نشان می دهد که چگونه ولها شراکت پیدا کرده اند و راه را برای تحقیقات آینده برای تعیین اینکه چگونه انسان ها می توانند همین کار را انجام دهند هموار کرده اند.
در حالی که انسانها از طریق ارتباطات و آگاهی، تبادل اجتماعی گستردهتری دارند، این مطالعه نشان داد که اساساً انسانها به دنبال مشارکت به همان روشی هستند که ولگردها انجام میدهند.
«مردم آن را به درجات مختلف دارند. اما اغلب ما نمیتوانیم لزوماً به جنبه مولکولی داستانها نگاه کنیم، اغلب روی fMRI تمرکز میکنیم که در واقع به جریان خون و نوعی شاخص فعالیت مغز نگاه میکند.
«اما در اینجا ما آن را در قالب دیگری می بینیم. بنابراین این به ما اطمینان میدهد که بسیاری از شبکههایی که در انسانها پدیدار میشوند در زمینههای اجتماعی مختلف بودهاند که در طول فرآیند جفتسازی نیز بهکار گرفته شدهاند.
محققان به جستجوی اکتشافات جدید در زمینه های زیست شناسی خود ادامه خواهند داد. از آنجایی که این اولین نقشه عقل سلیم در نوع خود بود، گوستیسون سؤالات تحقیقاتی بیشتری دارد که میخواهد با تیم خود به آنها پاسخ دهد.
Hustison گفت: “این مطالعه فقط نشان می دهد که شما می توانید پدیده های بسیار جالبی مانند شباهت مغز به مغز را پیدا کنید که به نظر می رسد برای فرآیند پیوند جفتی و به طور کلی برای پیوند اجتماعی بسیار مهم است.”